مشاهیر قرآنی یزد

این صفحه به همایش منطقه ای مشاهیر قرآنی یزد، که توسط دانشکده علوم قرآنی میبد برنامه ریزی شده است اختصاص دارد

مشاهیر قرآنی یزد

این صفحه به همایش منطقه ای مشاهیر قرآنی یزد، که توسط دانشکده علوم قرآنی میبد برنامه ریزی شده است اختصاص دارد

دانشکده علوم قرآنی میبد، جهت شناساندن چهره های قرآنی و بازنمایی تجلی قرآن در آثار علما و ادیبان استان عالم پرور یزد، اقدام به برگزاری همایش منطقه ای با نام «مشاهیر قرآنی یزد» نموده است. اخبار و اطلاعات این همایش بر روی این صفحه به پژوهشگران گرامی تقدیم می گردد.

محمود مهدوی راد

سید حسین میر ابوطالب رکن آبادی

چکیده:

مفسر بزرگ رشیدالدین فضل الله میبدی از مفسران قرن ششم می باشد مهمترین اثر وی تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار تفسیر بزرگ و مشروحی است از قرآن که در حقیقت شرحی است بر تفسیری که استاد او خواجه عبدالله انصاری ترتیب داده بود. میبدی در مقدمه می نویسد: اما بعد،من کتاب شیخ الاسلام یگانه عصر و فرید دهر ابواسماعیل عبدالله بن محمد بن علی انصاری قدس الله روحه را که در تفسیر قرآن و کشف معانی آن نگاشته است بررسی کردم و آن را از جهت عبارت و محتوا او تحقیق و ترصیح، در حد اعجاز یافتم جز آنکه وی در نهایت ایجاز و اختصار سخن گفته و راه کوتاه نویسی را در پیش گرفته است و شاید نتوان نیاز دانش پژوهشی را که به دنبال هدایت است برآورد یا تشنه کامی و سوز سینه اندیشه ور اهل بصیرت را سیراب کند لذا بر آن شدم تا با بهای سخن در آن بگشایم و عنان زبان را در تفصیل آن رها سازم تا در این رهگذر،حقایق تفسیر و لطایف تذکر را به هم بپیوندم و کار را بر کسی که به این مَن پرداخته است آسان می نمایم. (میبدی، کشف الاسرار وعدۀ الابرار ، ج 1 ، ص  1بی تا). این تفسیر  دارای آراء کلامی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم.

1- او بر خلاف مشایخ حنیفه و ماتریدیه که ایمان را اقرار به زبان و تصدیق قلبی می دانند ایمان را اقرار به زبان و تصدیق قلب و عمل به ارکان می داند.

2- گناه کبیره ضروری به ایمان نمی زند و مومن را از ایمان بیرون نمی کند.

3- میبدی عقیده به جواز رویت خدای سبحان دارد.

4- سوره هل اتی (الدهر) بنا به نقل ابن عباس در شان حضرت علی و امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه نازل شده است.

5- آیه مودت در شان اهل بیت نازل شد و ایشان در جواب سوال از قربی فرمود: حضرت علی(ع) و فاطمه(س) دو فرزند او( امام حسن و امام حسین) می باشد.

6- در مورد شفاعت ایشان شفاعت را خاص مرتکبین گناه کبیره می داند و شفاعت شامل حال کافران نمی شود و پیامبر دارای مقام شفاعت است زیرا از ایشان نقل شده که فرمود شفاعتی لاهل الکبائر من امتی.


مقدمه

در مورد مفسر بزرگ قرآن کریم ابوالفضل رشیدالدین میبدی مقالات تحقیقی زیادی نوشته شده هر کدام غبار گمنامی از چهره این مفسر بزرگ و آراء و نظرات وی زدوده است و تلاش پژوهشگران و اندیشمندان بزرگ عرصه علم و ادب فارسی باعث شد بخشی از ابهامات زندگی این قرآن شناس بزرگ از میان رخت بر بندد و در نتیجه تفسیر گرانسنگ کشف الاسرار و عده الابرار چون ستاره ای درخشان در آسمان علم و ادب ایران بدرخشد و روز به روز بر فروغش افزون گردد.

الحق میبدی صاحب این تفسیر شریف در ارادت به کلام الهی و تمسک به مصحف صاحب شریعت با قلبی مخلص و قدمی صادق پیش آمده است و همواره آتش عشق به نبی اسلام و خاندان عزیز او در کانون سینه فروزان داشته است.


هدف تحقیق

در این تحقیق سعی شده است که با معرفی این مفسر بزرگ و برخی آراء ایشان و با شناساندنش به جوانان عزیز کشور خدمت ناچیزی به قرآن کریم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام صورت گیرد ، و در این زمینه سعی به بیان نظر این مفسر بزرگ که طبق برخی از اخبار، سنی مذهب بوده و  برای همه جالب است که نظرات او را در مورد اهل بیت(ع) بدانند پرداخته شده است و نظرات ایشان در مورد آیات مودت و اکمال و و لایت و اولوالامر و..... ذکر گردیده است امید است مثمر ثمر واقع شود.



 ابوالفضل رشیدالدین میبدی

سخن گفتن از مفسر بزرگی چون رشیدالدین میبدی، مفسر و عارف نامی میبد کاری بس دشوار است چون که تاریخ زندگانی این شخصیت علمی تا حدی بر ما مبهم است ولی در حد توان به معرفی این شخصیت می پردازم.

نام این شخصیت احمد و عبدالله و نام پدر ایشان ابوسعید و کنیه او ابوالفضل و لقبش رشیدالدین، امام ذکر شده است. نام احمد و عبدالله از کلمات آغازین و پایانی برخی از مجلدات تفسیر کشف الاسرار آمده به عنوان مثال در مقدمه جلد هفتم از آقای علی اصغر حکمت آمده که «ابی الفضل احمد بن ابی سعید». و نام عبدالله برگرفته از سخن پایانی نسخه جلد دوم کشف الاسرار آنجا که در آن نگاشته شد«ثم المجلد الثانی من المجلدات الحادی عشر من کتاب کشف السرار و عده الابرار للامام الفاضل الولی الکامل الناسک السالک المتقی رشیدالدین عبدالله میبدی. ( فاکر میبدی، مشاهیر میبد  ص 43  بی تا).


خاندان رشیدالدین از جایگاه والایی در جامعه خود برخوردار بوده اند زیرا علاوه بر پدر ایشان که فردی عارف و ملقب به جمال الاسلام بوده و یک سال قبل از خواجه در سال 480 در گذشت  و از این معلوم می شود که میبدی خواجه را درک کرده و دیده است و لذا سیره نویسان گفته اند که میبدی نزد خواجه به شاگردی پرداخته است(ادوارد برآون،تاریخ ادبی ایران، صفحه 375). او پس از چهل سال از درگذشت استادش درسال 520 نگارش تغییر استاد را بر عهده گرفت از این تألیف ارزشمند چنین بر می آید که وی جایگاه بلندی در فصل و ادب داشته است  به ویژه در ادبیات فارسی پیشرفته آن روز که با به کار گیری سجعهای عباراتی رادر نهایت شیوایی و روانی در تعبیر عرضه کرده است و او به گونه ای ظرافت ذوق و عرفان عمیق و ادبیات والارا در هم آمیخته که حاصل آن نوشتاری تحسین برانگیز وشگفت آور است و تفسیر وی از بزرگترین و حجیم ترین کتب تفسیری است که بر طریقه عرفانی و مشرب صوفیانه نوشته شده است این تفسیر در ده جلد بزرگ در بهترین سبک در زیباترین عبارت ادبی مستحکم نوشته شده است بنابراین از جمله تصاویر ممتاز ادبی و عرفانی است که به زبان فارسی نگاشته شده است.(روش تفسیری میبد)

روش تفسیری وی در سه نوبت است:

نوبت نخست تفسیر ظاهری آیه است،در حدّ ترجمه ظاهری ان

نوبت دوم: بیان وجوه معانی و قرائتها و اسباب نزول و بیان احکام و ذکر اضار و آثاری است که به مناسبت آمده است.

نوبت سوم: در بیان رمزها و اشارات عرفانی و نکات لطیف و ظریف و دقیقی است که از روح و درون عبارات برگرفته شده است از جمله چیزهایی که به این تفسیر ارزشمند بها داده است فراوانی و انبوهی موارد استشهادی آن است که به مناسبت از آیات و عبارات مشابه در قرآن کریم آورده است و این خود از تسلط و چیرگی مؤلف بر معانی قرآن و انواع مختلف آیات قرآنی حکایت می کند


توان ادبی میبدی

یکی از چیزهایی که ارزش ادبی تفسیر میبدی را می رساند به کاربران واژگان سره و اصیل فارسی در آن است که نشان دهنده توان ادبی گسترده آگاهی وی بر زبان فارسی کهن است گرچه برخی از این واژگان امروز مهجور افتاده ویا نا مأنوس می نماید.

مثلاً در ذیل آیه«بلی مَن اَسلَمَ وَجهَه لله) 2/112 درباره حضر موسی آمده است که هم مخلص بود و هم مُخلَص (به کسر لام و فتح لام) «مخلِص آنگاه بود که کارنبوت وی در پیوست و نواخت احدیت به وی روی نهاد، و مخلَص آنگاه شد که کار نبوت بالا گرفت و به حضرت عزت بستاخ شد» (میبدی کشف الاسرار ج1 ص329، 1361).

سه واژه ناب در این جا به کار رفته که دلیل بروز زندگی ایشان در ادبیات است که آن سه واژه عبارتند از 1«در پیوست» یعنی امر نبوت او استحکام یافت 2« نواخت احدیث یعنی نوای احدیث به بستاخ شد» یعنی شناخت او کامل گشت و جرأت یافت.

و در تفسیر سوره حمد از اصطلاحات « پشت وا من داد» یعنی به من تکیه نمود و مرا پشتوانه خود دانست و به سر برند یعنی به پایان رسانند استفاده کرده است(کشف الاسرار ج1 ص3)

و در ترجمه «الیه ترجعون» و از وازو ستد آورده است و درجای دیگر از واژه گوناگون به معنی نگهابانان  استفاده کرده است و خُنُور را به معنی ظرف و کاسه و کوزه به کار گرفته و در آن تفسیر  از مشرق به« بر آمد نگاه آفتاب» و از مغرب به نام و فروشد نگاه آفتاب یاد شده است.

برادر او ابوجعفر نیز در زمره علما و زهاد عصر خود قرار داشته است.

و عبارت« هذا قبرالشیخ الزهد الامام السعید، العالم، الموفق الدین ابی جعفر...... . بر سنگ نوشته ی قبرش بیانگر و موید جایگاه والای او می باشد.

در مورد آئین رشیدالدین آنطور که از تفسیر کشف الاسرار برداشت می شود او از نظر کلامی پیرو اهل حدیث و از نظر فقهی، شافعی از مذاهب چهارگانه اهل سنت می باشد و در بیان آیات الاحکام ابتدا نظر شافعی را که رئیس مذهب خودش می باشد مطرح نموده و پس از آن به بیان دیدگاههای ابوحنیفه، مالک، احمد می پردازد ولی کمترین توجه به دیگاه شیعه ندارد علاوه بر این او شیخین و عثمان را برتر از حضرت علی(ع) می داند و دراین زمینه می نویسد: پس از مصطفی بهینه ی همه خلق ابوبکر صدیق است که رب العالمین مسند امامت او را بر تخت شریعت مصطفی نهاد و پس از او بهینه خلق عمر خطاب است؟؟ رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عده الابرار 1361 ج/395


آثار و تالیفات رشیدالدین

رشیدالدین علاوه بر تفسیر کشف الاسرار آثار و تالیفات دیگری نیز دارد که عبارتند از کتاب«اربعین»، کتاب «فصول» در مناقب و فضایل بزرگان، کتاب طبقات الصوفیه، که تفسیر کشف الاسرار در سال 520 هجری قمری تالیف شده و به زبان فارسی آمیخته با عربی می باشد که در سه نوبت نوشته شد به این صورت که در نوبت اول متن آیه و ترجمه آن آورده شده و در نوبت دوم به تفسیر و در نوبت سوم به اشارات و لطایف عرفانی اشاره نموده است.  


آراء کلامی رشیدالدین

ایمان

رشیدالدین معتقد است که ایمان اقرار به زبان و تصدیق قلب و عمل به ارکان است. او در ذیل آیه «و ما هم بمومنین» می گوید: پیدا کرد که اقرار به تصدیق محتاج است از دل و از کردار. و این آیه ردّی است بر نظر مرجئان که می گویند: ایمان اقرار است مجرد بی تصدیق بی عمل، و خداوند تعالی ایشان را مومن نخواند.

میبدی معتقد است که عمل جزء ایمان است ودر ذیل آیه ...وما جعلنا القبله التی کنت علیها الا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب علی عقبیه وان کانت لکبیرۀ الا علی الذین هدی الله وماکان الله لیضیع ایمانکم ...(بقره /143)

ما آن قبله ای را که قبلا بر آن بودی تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی می کنند از آنها که به جاهلیت باز می گردند مشخص شوند و مسلما این حکم جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده دشوار بود و خداوند هرگز ایمان شما را ضایع نمی گرداند ....می گوید :رد است بر مرجئان که گفتند : عمل از ایمان نیست (میبدی کشف الاسرار وعده الابرار 1361       1/68 -69)

آیا ایمان کم و زیادمی شود؟ مشایخ حنیفه و ما تریدیه و اّمام الحرمین خوینی بر این عقیده هستند که ایمان کم وزیاد نمی شود اما میبدی معتقد است که ایمان کم وزیاد می شود او می گوید :اعمال وطاعت بنده چنانکه در اعمال می افزاید ، ایمان وی می افزاید و چنانکه معصیت می افزاید ایمان وی می کاهد.



تأثیر فسق و معصیت و گناه کبیره در ایمان

از مباحثی که مسلمانان صدر اسلام پیرامون آن بسیار گفتگو کرده اند این بود که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شد از اسلام خارج می شود وکافر است یا نه ؟

همین مسئله سبب بوجود آمدن فرقه ای به نام معتزله شد چون هنگامی که این گفتگو در جامعه اسلامی بالا گرفت خوارج گفتند که صاحب کبیره کافر است و مرجئه معتقد بوند که او مومن است حسن بصری اظهار داشت که مرتکب کبیره منافق است واصل بن عطا وغزال که بعدها او را پیشوای معتزله شناختند اعلام کرد که مرتکب کبیره نه کافر است ونه مومن ونه منافق بلکه فاسق است میبدی در این باب همچون اهل حق معتقد است که گناه کبیره ضرری به ایمان نمی رساند و جهت اثبات ادعای خود دو دلیل (نقلی و عقلی) اقامه کرده.


1- رب العالمین گفت:« فتحریر رقبۀ مومنۀ » کفاره قتل را واجب کرد که گردنی مومنه آزاد کند پس اگر گردن فاسقه باشد هم رواست و کفارت را به جاست و اگر به فسق ایمان نماندی روا نبودی.


2- گفته اند که اگر با فسق و معصیت ایمان بنماندی با خدمت و طاعت کفر هم نماندی. (میبدی کشف الاسرار و عدّه الابرار 1361   1/248)


مخلّد در آتش

از مباحث مهم کلامی که مورد اختلاف بین اشاعره و معتزله می باشد این است که حکم مرتکب گناه کبیره چیست؟ معتزله می گویند: اگر صاحب کبیره بدون توبه از دنیا برود. مُخَلَّد در آتش  است ولی اشاعره معتقدند که فقط کفار مُخَلّد آتشند اما غیر کفار یعنی معصیت کاران و مرتکبین کبائر مُخَلَّد در آتش نخواهند بود (ملک ثابت یادنامه رشیدالدین میبدی 1379 ص 290).

ابوالفضل میبدی نیز بر این عقیده است که فقط کفار مُخَلّد در آتشند و استناد می کند به آیه شریفه یَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ (نساء/ 48). خداوند هرگز شرک را نمی بخشد و پایین تر از آن را برای هرکس بخواهد و شایسته بداند می بخشد.



منافق

میبدی در ذیل آیه «صُمُّ بُکمٌ عُمیٌ منافقان» را توصیف می کند و نظر خود را در مورد منافقان این گونه بیان می کند منافق صُمّ (کر) است یعنی از شنیدن قرآن و بُکم (گنگ) است از خواندن قرآن و عُمی (نابینا) است از دیدن رسول خدا و معجزات و دلایل نبوت وی هرچند که به گوش ظاهر می شنوند و به زبان ظاهر می گویند و به چشم ظاهر می بینند (میبدی، کشف الاسرار، 1361، ج 1، ص 86).


رؤیت حق تعالی

از مباحث دیگر کلام این است که آیا خداوند تعالی را می توان دید در این مورد اقوالی مطرح شده، امامیه و معتزله معتقدند که خداوند به چشم دیده نمی شود چون عقیده به رؤیت و دیدن حق تعالی منجر به تشبیه می شود لذا خداوند در دنیا و آخرت دیده نمی شود و آن ها بر این باورند که هرکس به رؤیت خداوند اعتقاد داشته باشد کافر است ولی اشاعره نظر دیگری در این مورد دارند و معتقدند که خداوند قابل رؤیت است (خواجه نصیرالدین طوسی، کشف المراد، 1370- 296).


رشیدالدین میبدی نیز بر این باور است که خداوند تعالی قابل رؤیت و دیدن است و در ذیل آیه شریفه: وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (بقره/ 55) و (نیز به یاد آورید) هنگامی را که گفتید: ای موسی هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد مگر این که خدا را آشکارا (با چشم خود) ببینیم پس صاعقه شما را گرفت در حالی که تماشا می کردید. می گوید: این آیت دلیل است که آفریدگار جل جلاله دیدنی است (میبدی، کشف الاسرار، 1361، ج 1، ص 192).


شفاعت

صاحب کشف الاسرار شفاعت را مخصوص مرتکبین گناه کبیره می داند و در ذیل آیه (... و لا یُقبَلُ منها شفاعهٌ) (بقره/ 48). نه از او شفاعت پذیرفته می شود ... آورده است که هیچکس از بهر کافران شفاعت نکند تا بپذیرند ... و مصطفی را مقام شفاعت است چون او فرمود: شَفاعتی لِاهل الکبائر من اُمتی: شفاعت من برای اهل کبائر و  مرتکبین گناه کبیره از امت من است (میبدی، کشف الاسرار وعدۀ الابرار، 1361، ج 1، 174).


 

عصمت انبیاء

در مورد عصمت انبیاء بین اشاعره و معتزله اختلاف است به این صورت که معتزله معتقدند انبیاء باید از همه گناهان کبیره پاک باشند ولی ارتکاب صغائر برای آن ها جایز است و مانعی ندارد اشاعره نیز می گویند که انبیاء از همه گناهان کبیره معصوم هستند ولی امامیه نظری مخالف اشاعره و معتزله دارند و آن ها معتقدند فعل قبیح در هیچ حال برای انبیاء جایز نیست رشیدالدین میبدی در مورد عصمت انبیاء نظری موافق اشاعره و معتزله دارد و معتقد است که کبائر بر انبیاء روا نیست به حکم ظاهر این عبارت شریف قرآن که در مورد حضرت یونس (میبدی، کشف الاسرار، 1361، ج 2/ 308- 309) آمده است که گفت سُبحانک اِنّی کُنتُ مِنَ الظالمین: پاکی و منزهی تو و قطعاً من از ستمکاران بودم (میبدی، کشف الاسرار وعدۀ الابرار، 1361، ج 1، 152 و 153 و ج2 / 308 و309)


 

نسخ در قرآن

یکی از شبهاتی که یهود بر نبوت حضرت محمد (ص) وارد ساخته اند این است که چون نسخ باطل است پس دین حضرت نسخ نشده است و نمی شود و باقی است ولی متکلمین اسلامی آن را جایز می دانند.

جهودان و مشرکان اعتراض کردند و گفتند: اگر فرمان قبل حق بود چرا نسخ نشد و اگر باطل بود چرا مردم را به عمل به آن مکلّف کردند. میبدی در جواب گوید: معنی نسخ آن است که پروردگار جهان فرمان می دهد بنده را و خود می داند که آن فرمان و حکم پس از روزگاری از بنده بردارد هرچند که بنده نداند و به جای آن حکمی آورد که مصلحت بنده است (میبدی، کشف الاسرار وعدۀ الابرار، 1361، ج 2/308- 309).


خلقت و ایجاد بهشت و دوزخ

این که آیا بهشت و جهنم هم اکنون آفریده شده اند یا بعداً آفریده می شوند میان متکلمین بحث است امامیه می گویند: به موجب روایات وارده از معصومین و نیز اجماع اهل شرع بر این است که بهشت و جهنم هم اکنون مخلوق و موجود هستند ولی عده ای از معتزله آن را رد کرده اند.

میبدی صاحب تفسیر کشف الاسرار از آیه ... اُعِدّت لِلکافرین ...: برای کافران مهیا شده است چنین نتیجه گرفته است و گوید این آیه رد است بر معتزله که گویند دوزخ هنوز نیافریده اند و موجود نیست و معلوم است که البته بر این قول میبدی این نقض وارد است که چون آن عذاب حتی الوقوع بوده است خداوند آن را به صورت ماضی آورده است.


دیدگاه رشیدالدین میبدی در مورد اهل بیت(ع)


آیه تلقی کلمات در فضائل اهل بیت(ع)

 کلمه (اُعِدّت) آماده شد، جز برای موجود نگویند (میبدی، کشف الاسرار وعدۀ الابرار، 1361، ج 1، ص 107).


از آیاتی که فضیلت اهل بیت را بیان می کند آیه 37 سوره مبارکه بقره است که خداوند تعالی می فرماید: فَتَلَقی آدمُ مِن رَبّه کَلِماتٍ فَتابُ علیه اِنّه هُوَ التواب الرحیم: و آدم از پروردگار خود سخنانی فرا گرفت و خدا او را بخشید که وی بخشنده و رحیم است.

در این آیه تلقی به معنای تلقن است و تلقن به معنای گرفتن کلام است اما با فهم و علم و این تلقی درباره آدم طریقه ای بود که توبه را برای آدم آسان ساخت و آن این بود که آدم (ع) دید در عرش نوشته شده لا اله الا الله و محمد رسول الله ...: خدایی نیست جز الله و محمد (ص) فرستاده خداست و علی ابن ابی طالب امیرمؤمنان و همسرش حضرت فاطمه(س) و حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند (ترجمه تفسیرالمیزان، طباطبایی، سید حسن، ج 1، ص 218) که حضرت آدم پس از آموختن نام آن ها و آگاهی از مقام و منزلت رفیعشان در بارگاه خدا، به آن شایسته ترین ها توسل جست و خداوند توبه آدم را پذیرفت.

صاحب کشف الاسرار در تفسیر آیه فوق می نویسد که در مورد سخنانی که حضرت آدم دریافت کرد اختلاف است.

عکرمه و حسن و سعید بن جبیر گفتند: عبارت رَبَّنا ظَلَمنا اَنفُسنا بوده است تا آخر آیه و عبدالله مسعود گفت: منظور از کلمات این عبارت شریف است: سبحانک اللّهم و بحمدک تبارک اسمک و تعالی جدّک لا اله اِلا انت ظلمتُ نفسی فاغفرلی اِنّه لا یغفِر الذنوب اِلّا اَنت و گفتند آدم بر ساق عرش نوشته دید: لا اِله اِلا الله محمد رسول الله چون در زلت افتاد مصطفی را شفیع گرفت و گفت خداوندا به حق محمد که مرا بیامرزی رب العالمین گفت از چه شناختی او را و به من شفیع آوردی؟ گفت: بر ساق عرش نام وی قرین نام تو دیدم دانستم که بنده ایست بر تو عزیز.

و گفته اند: کلماتی که آدم از حق گرفت حروف تهجی است که مفردات الفاظ و مقدمات از آن مرکب است و از ادله صحیحه و اخبار صادقه به حقایق علوم رسند و از حقایق علوم به اعمال صالحه رسند. آن گاه به مجموع علم و عمل ایمان حاصل شود و به تحقیق ایمان بنده به حقیقت توبه رسد و محبوب رب العزه گردد. (میبدی، رشید الدین، کشف الاسرار و عده الابرار، ج 1، ص 156).


آیه اولوا الامر


از آیات شریفه ای که در مورد فضیلت اهل بیت (ع) نازل شده آیه شریفه یا ایّها الذین آمنوا اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم ... ای کسانی که ایمان آورده اید (مؤمنان) از خدا و رسول و صاحبان امرتان اطاعت کنید (نساء 59).

در آیه شریفه خدا و رسول که برای همه شناخته شده می باشند و بحث در مورد اولوا الامر می باشد که مفسران شیعه معتقدند منظور از اولوا الامر حضرت علی (ع) و اولاد بزرگوار ایشان هستند همان طور که خدا و رسول او معصوم هستند پس باید اولوا الامر نیز انسان های معصومی باشند که انسان را به راه صحیح امر کنند آن ها همان امامان مسلمین (ع) هستند که در حدیث جابر به آن تصریح شده آن جا که جابر بن عبد الله انصاری از پیامبر (ص) سؤال کرد که ما خدا و رسولش را شناختیم اولوا الامر چه کسانی هستند که خداوند تعالی اطاعت آن ها را واجب کرده است پیامبر فرمود: ای جابر آنان جانشینان من و امامان مسلمین بعد از من هستند که اولشان علی بن ابیطالب و سپس ... و آن گاه محمد بن علی است که در تورات به باقر معروف است و سپس صادق بن جعفر و ... و در آخر همنام من محمد است که هم نامش نام من است و هم کنیه اش کنیه من است.

ولی صاحب کشف الاسرار می نویسد که اولی الامر (خالد بن ولید) است که رسول خدا (ص) او را بر لشکر اسلام امیر کرده بود و گفته اند که: اولو الامر: ابوبکر و عمر هستند و عده ای دیگر گفته اند که منظور از اولوا الامر خلفاء راشدین می باشند یعنی ابوبکرو عمر و عثمان و علی (ع) و گفته اند: که و الساّبقون الاوّلون من المهاجرین و الانصار و الذینَ اتبعوهم باحسان: سبقت گیرندگان از مهاجر و انصار و کسانی که از آن ها پیروی کرده اند همان اولو الامر هستند.

باز او می نویسد که: روایت شده که وقتی حضرت رسول (ص) مسجدی می ساخت ابوبکر سنگی آورد و پیامبر آن را در دیوار قرار داد سپس عمر سنگی آورد و آن را نیز در دیوار قرار دادند سپس عثمان سنگی آورد و آن را همین طور در دیوار مسجد قرار دادند بعد پیامبر (ص) فرمود: هؤلاء ولاۀ الامر من بعدی یعنی این ها بعد از من صاحبان امر هستند.

و گفته اند که اولو الامر در این آیه دو گروه اند: سلطان دادگر که به حق فرمان می دهد و واجب است بر مسلمانان که ایشان را گردن نهند و بزرگ دارند و با دشمنان ایشان موافق نباشند و خیانت به ایشان روا ندارند ... یا بیدادگرند که نباید آشکارا با این ها مخالفت کرد و دعاء بد بر ایشان نکنند (رشید الدین میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، 1361، ج 1، ص 555- 554).


آیه اِکمال دین


یکی از آیات شریف ای که در مورد فضیلت اهل بیت (ع) نازل شده آیه 5 سوره مبارکه مائده است که خداوند تعالی در این آیه می فرماید: ... الیوم اکملتُ لَکُم دینکم و اتممتُ علیکم نعمتی ... امروز دین را برای شما کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم در روایات وارد شده است که آیه شریفه در روز غدیر خم در مورد ولایت (و پس از نصب حضرت علی (ع) به امامت) علی (ع) نازل شد که سبب یأس و ناامیدی کفّار را فراهم نمود ولی صاحب تفسیر کشف الاسرار از عمر نقل می کند که آیه در روز جمعه که مصادف با روز عرفه بود نازل شد در حالی که ما با پیامبر (ص) در عرفات بودیم و گفته اند که کمال دین آنست که پروردگار جهان هرچه به پیامبران و امّت های پیشین داده از علم و حکمت به امت پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز داده است و شرایع انبیاء منسوخ کرد ولی شریعت این امت تا به قیامت ادامه دارد و او از ابوحفص حدّاد نقل می کند که کمال دین در دو چیز است: در معرفت خدا و در اتباع سنّت مصطفی (ص) و در تفسیر عبارت شریف اتممتُ علیکم نعمتی می گوید: نعمت خود را بر شما تمام کردم و وعده کرده بودم از فتح مکه و قهر کفّار و نصرت بر دشمن وفا کردم و همان طور که اطلاع یافتیم این مفسر از هر چیز در تفسیر این آیه شریفه حرف می زند مگر ولایت حضرت علی (ع) و اولاد بزرگوار ایشان.


آیه ولایت

مدّعای امامیه این است که آیه (اِنّما ولیکم الله و رسولَه و الّذین آمَنوا الذینَ یُقیمونَ الصلوه وَ یُؤتون الزّکوه و هم راکعون: جز این نیست که ولی شما خداست و رسول او و آنان که ایمان آورده اند همانهایی که اقامه نماز و ادای زکات می کنند در حالی که در رکوع نمازند (مائده/ 55).

در شأن امام علی بن ابیطالب (ع) و در تخصیص ولایت و خلافت آن جناب است زیرا تنها اوست که در حال رکوع انگشتر خود را به سائل داد.

رشیدالدین میبدی صاحب تفسیر کشف الاسرار در تفسیر آیه مذکور می نویسد که ولایت در آیه شریفه به معنی اتصال است و همان طور که پیامبر گرامی اسلام خاتم انبیاء است و ختم نبوت پیامبران به پیامبری ایشان رسید و او از جابربن عبد الله نقل می کند که این آیه در شأن مسلمانان اهل کتاب فرود آمد یعنی عبد الله سلام و اسد و آسیه و ثعلبه که رسول خدا به ایشان فرمود با جهودان و ترسایان دوستی مگیرید ... یاران همه در نماز بودند قومی نماز تمام کرده بودند و قومی در رکوع و قومی در سجود بودند درویشی سؤال می کرد بعد از چند لحظه پیامبر از درویش پرسید: آیا کسی به تو کمک کرد و چیزی به تو داد درویش گفت آن شخص که در رکوع است چون نگاه کردند علی مرتضی (ع) بود.

او معتقد است که آیه شریفه اگرچه از نظر لفظ عام است ولی از نظر معنی خاص است و شامل همه مؤمنان می شود ولی علی (ع) بدان مخصوص است و روا باشد که بر عموم بدانند.



آیه مباهله

در قرآن کریم آیات بسیاری در فضیلت اهل بیت رسول الله (ص) نازل شده که از آن ها آیه مباهله است و آن آیه 61 سوره مبارکه آل عمران است آن جا که خداوند تعالی می فرماید: فَقُل تَعالَوا نَدعُ اَبناءَنا وَ اَبناءَکُم وَ نساءَنا وَ نساءکُم وَ اَنفُسَنا وَ اَنفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهِلُ فَنَجعَل لعنۀ اللهِ عَلیَ الکاذبین: بگو بیایید تا بخوانیم پسران خویش و پسران شما را و زنان خویش و زنان شما را و ما خودمان و شما خودتان را سپس مُباهَله کنیم و لعنت خدا بر دروغ زنان قرار دهیم.

فَقُل تَعَالوا: به آن ها بگویید یعنی ترسایان نجران و مهتران و بزرگان آن ها که با تو خصومت و دشمنی می کردند تا مباهلت کنیم و مباهلت آن بود که دو تن یا دو قوم یکدیگر را نفرین می کردند و از خدای عزّ و جلّ لعنت خواهند از دو قوم بر آن که دروغ گوست و (بَهلَه) نامیست لعنت را، مباهلت و تباهل و ابتهال در لعنت یکی اند و تفسیر ابتهال خود در عقب لفظ بگفت: فَنَجعَل لعنَه اللهِ عَلَی الکاذبین و گفته اند که روز مباهلت، روز بیست و یکم ماه ذی الحجه بود مصطفی (ص) به صحرا شد آن روز دست حسن (ع) گرفته و حسین (ع) را در بر نشاند و فاطمه (س) از پس می رفت و علی (ع) از پس ایشان. مصطفی (ص) ایشان را گفت چون من دعا کنم شما آمین گوئید دانشمندان و مهتران ترسایان چون ایشان را به صحرا دیدند بر آن صفت بترسیدند و عامّه را نصیحت کردند و گفتند: (یا قَومِ اِنا نَری و جوهاً لو سألوا الله عزّ و جلّ اَن یُزیل جبلاً مِن مکانِه لَاَزالَه فلا تَبتَهِلوا فتهلِکُوا وَ لا یبقی علی وجه الارض نصرانی اِلی یَومِ القِیامه) یعنی: ای قوم من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا بخواهند که کوهی را از جایش بکند حتماً آن را خواهد کند پس مباهله و نفرین نکنید که در این صورت هلاک شوید و روی زمین هیچ نصرانی تا روز قیامت باقی نمی ماند.

ترسایان آن سخن از مهتران خود شنیدند همه بترسیدند و از مباهلت باز ایستادند و طلب صلح کردند پذیرفتند که جزیه و خراج بدند به این صورت که هر سال دو هزار از حلّه بدهند هزار در ماه صفر و هزار در ماه رجب.

صطفی (ص) با ایشان در آن صلح بست (میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، 1361، ج 2/ 553- 554).



آیه ابلاغ

در شأن و فضیلت حضرت علی (ع) هرچه گفته شود باز هم کم است و آیات زیادی بیانگر فضیلت ایشان می باشد به عنوان مثال خداوند تعالی در قرآن کریم در سوره مائده آیه 67 می فرماید: یا ایّها الرّسول بَلِّغ ما اُنزلَ من رَّبکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رسالَه ...: ای پیامبر آن چه از طرف پروردگارت برای تو نازل شده برسان و ابلاغ کن و اگر نرسانی گویا هیچ چیز از پیام های وی نرسانده باشی.

روایات زیادی شأن نزول این آیه را در مورد حضرت علی (ع) و ابلاغ ولایت علی (ع) در غدیر خم بیان کرده است در تفسیر عیاشی از صالح از ابن عباس و جابر عبد الله روایت شده که گفته اند: خدای تعالی نبی خود محمد (صلی الله علیه و آله) را مأمور کرد که علی (ع) را به عنوان علمیت در بین مردم نصب کرده و مردم را به ولایت وی آگاهی دهد از همین جهت رسول خدا ترسید مردم متهمش ساخته و زبان به طعنش گشوده و بگویند در بین مردم و مسلمانان علی (ع) را نامزد این منصب کرده است و لذا خدای تعالی این آیه را فرو فرستاد (یا ایّها الرسول ...) ناگزیر رسول خدا (ص) در روز غدیر خم به امر ولایت علی (ع) قیام نمود. ترجمه تفسیر المیزان ج 6/ 78.

ولی صاحب تفسیر کشف الاسرار در تفسیر این آیه  مبارکه می نویسد که مفسران گفته اند که رسول خدا از جنگ و غائله مشرکان و جهودان ایمن نبود و به مکر بد ایشان می اندیشید و آشکارا از سبّ بتان و دین آن ها خودداری می کرد و این قبل از فتح مکّه و قوی شدن اسلام و زیاد شدن تعداد مسلمانان پروردگار جهانیان فرمود تا اظهار تبلیغ رسالت کند از بیان معایب بتان خودداری نکند و از کافران نترسد.

و همین طور اقوال دیگری در مورد این آیه شریفه مطرح می کند به عنوان مثال می گوید قومی گفته اند: این آیه در معنی جهاد و قتال مشرکان آمده که رسول خدا در بعضی اوقات حث و  تشویق به جهاد کمتر می کرد تا این که آیه فوق نازل شد و پیامبر مأمور شد امر به جهاد نماید قومی دیگر گفته اند که این آیه در مورد تخییر زنان مصطفی (ص) فرود آمد که چون آیه تخییر آمد رسول خدا بر زنان عرضه نمی کرد چون بیم آن داشت که ایشان دنیا را اختیار کنند و ندانند پس پروردگار او را با نزول آیه مأمور به این امر (تخییر) نمود و قولی دیگر نقل می کند که این آیه در مورد (علی ابن ابی طالب) و در فضل او نازل شده و می نویسد که چون این آیه نازل شده براء عازب می گوید که از حجه الوداع بازگشته بودیم رسول خدا و یاران در موضعی فرو آمدند که آن را غدیر خم می گفتند آن جا زیر درخت فرو آمدند و رسول خدا فرمود تا ندا کردند: الصلوه جامعه. سپس رسول خدا دست علی (ع) را گرفت و گفت: «اَلَستُ اولی بالمؤمنینُ فی اَنفُسِهِم» فقالوا: بَلی یا رسول الله: سپس پیامبر فرمود: اَلستُ اولی بِکُلِّ مُؤمن من نفسه؟ قالوا بلی بعد از این پیامبر فرمود: هذا مولی من انا مولاه اللهُمَّ وال مَن والاه و عاد من عاداه بعد از این فرمایش پیامبر عمر به حضرت علی (ع) تبریک گفت (میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، 1361، ج 3/ 180).


سوره الدّهر


از سورۀ قران کریم سوره الدّهر یا سوره هَل اَتی است که در روایات تصریح شده که این سوره در شأن حضرت امیر مومنان علی(ع) و حضرت فاطمه (س) نازل شده. ابن مردویه از ابن عباس روایت کرده که در تفسیر آیه 8 این سوره آنجا که خداوند تعالی می فرماید:« و یطعمون الطعامَ علی حُبه مسکیناً و یتیماً و اسیراً».به خاطر دوستی آن در وقت نیاز به مسکین و بیچاره و یتیم و اسیر طعام می دهند. گفته است که این آیه در مورد علی ابن ابیطالب و فاطمه دختر رسول الله نازل شده در تفسیر کشاف از ابن عباس روایت آمده که حسن و حسین(ع) بیمار شدند و رسول خدا (ص) با جمعی از صحابه از ایشان عیادت کرد مردم به علی(ع) گفتند: چه خوب است برای بهبودی فرزندت نذر کنی. علی و فاطمه و فضه کنیز آنها نذر کردند  که اگر کودکان بهبودی یافتند سه روز روزه بدارند فرزندان علی(ع) بهبودی یافتند بعد حضرت علی و فاطمه (ع) و فضه به نذر خود عمل کردند.(طبابایی تفسیر المیزان 20/213). میبدی در تفسیر کشف الاسرار در تفسیر سه قول نقل می کند. علی حبّه یعنی علی حبّهم و  ضمیر در آین آیه به حضرت علی و  فاطمه و حسن و حسین(ع) بر می گردد و گفته شد (علی حبّه) منظور علی حبّ الاطعام یعنی به خاطر دوستی در طعام دادن و باز در تفسیر دیگری گفته شده منظور علی حبّ الله است یعنی به خاطر دوستی با خدا غدا  و طعام می دهند او نیز همان روایت ابن عباس در تفسیر این آیه و در شأن حضرت علی(ع) و فاطمه(س) آورد.


آیه مودّت

خداوند تعالی برای اهل بیت فضایل زیادی قرار داده از جمله اینکه اجر و مزد رسالت پیامبر و زحمات 23 ساله او را دوستی با خاندان او قرار داد. و به پیامبر دستور می دهد که به مردم بگو: قُل لا اسئلکم علیه اجراً اِلّا المَوَده فی القربی. بگو نمی خواهم از شما بر این(پیغام رساندن) هیچ مزدی جز دوستی با خویشان و نزدیکان من(شوری/23) ابوالفضل رشیدالدین میبدی در تفسیر بخشی از آیه 23 سوره شوری که در بالا ذکر شد می نویسد: الّا المَوَدّه فی القربی این استثناء منقطع است و متصل نیست و مودّت از سخن اول مستشنی شده و معنی آنست که « لا اَسئلکم علیه اجراً لکن ودّونی فی القربی و این سخن برسه  وجه معنی شده است یعنی آمُرُکُم اَن تودوا اقاربی و اهل بیتی،مزد نمی خواهم ولکن شما را می فرمایم که خویشان  مرا دوست دارید ابن عباس گفت: آنروز که این آیه فرود آمد گفتند: یا رسول الله مَن قرابُتک هولاء الذین  مَوَدَتهم وَجَبت علینا. ای رسول خدا نزدیکان تو که دوستی آنها بر ما واجب شده چه کسانی هستند گفت: علی(ع) و فاطمه و فرزندان این دو بزرگوار و در مورد آنها نازل شده: انّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت یعنی خدا می خواهد که پلیدی را از شما اهل بیت از بین ببرد واز حضرت علی (ع) نقل شده که فرمود :شکایت کردم نزد رسول خدا از حسادت مردم در مورد من حضرت فرمود :آیا دوست نداری که چهارمین نفری باشی که وارد بهشت می شوند وآن چهار نفر عبارتند از : من وتو وحسن وحسین واز زید بن ارقم از پیامبر گرامی نقل شده که فرمود : انی تارکم فیکم الثقلین کتاب الله واهل بیتی خداوند شما را در گروه اهل بیت من ذکر کرده است به زید بن ارقم گفته شد :من اهل بیته "اهل بیت او چه کسانی هستند گفت :آنها آل وخاندان علی (ع) وآل عقیل وآل جعفر وآل عباس هستند.

در تفسیر و شرح آیه مبارکه وجه دومی از حسن بصری نقل شده که گفت: «لآاسئلکم علیه اجراً و لکن آمرکم بموده التَقّرب الی الله عزوجل والتودد اِلیه بالطاعۀ والعمل الصالح» یعنی مزد نمی خواهم لکن می فرمایم شما را به دوست داشتن هر کس که نزدیکی جوید به خدا با طاعت و عمل نیکو و بر وفق این قول، هرکس که الله را فرمان بردار است و تقرب را بوی نیکو کار است واجب است بر تو که او را دوست داری و مودت وی فریضه دانی حسن بصری از اینجا گفت: مَن تَقَرّب الی الله بطاعَهِ وجهت علیکً مودته= هر کس تقرّب بجوید به خدا با اطاعت او مودت و دوستی او بر تو واجب شده وجه سوم در تفسیر آیه قول ضحاک و مجاهد و سدی و جماعتی مفسران است که گفتند: این آیه در مکه فرو آمد و این خطاب با مشرکان قریش است و با کفار عرب که ایشان با یکدیگر می گفتند: اترون محمداً (ص) یسئل علی ما یتعاطاه اجراً؟

گویی این محمد با این کار که پیش گرفته مزدی می خواهد؟ در جواب ایشان آیه 23 شوری نازل شد:« لآ اسئلکم علیه اجراً» لکن آمرُکم آن تودونی لاجل قرابتی و ان لم تصدقونی برسالتی فلا توذونی و رُوِی انّه قال: یا قوم اذا ابیتم أن تتا بعونی فا حفظوا قرابتی فیکم ولا تؤذو نی فانکم قومی واحق بان تصلو ارحمی. مزد نمی خواهم لکن شما را فرمان می دهم که اگر مرا برسالت استوار نمی دارید و دعوت مرا اجابت نمی کنید باری بحکم قرابت که میان من و شماست مرا نرنجانید و مرا دوست دارید و رحم بپیوندید.



جایگاه اهل بیت (ع) در تفسیر باطنی

رشیدالدین میبدی در تفسیرش در بخش سوم(النوبۀ الثالثه) به تأویل و تفسیر باطنی برخی آیات نیز اشاراتی دارد همانگونه که در آیات شریفه 19 الی 22 سوره مبارکه الرحمن از سفیان ثوری و اهل اشارات جایگاه اهل بیت(ع) را حکایت می کند که منظور از « البحرین» در عبارت قرآنی« مَرَجَ البَحرین یلتقیان» حضرت فاطمه و امام علی علیها السلام و مراد از لؤلؤ و مرجان در آیه « یَخرُجُ مِنها اللؤلُؤ والمَرجانُ» حضرت امام حسین علیها السلام هستند(میبدی،کشف الاسرار و عدۀ الابرار 9/412  بی  تا).

ابوالفضل رشیدالدین میبدی احترام زیادی برای اهل بیت علیهم السلام قاتل است و احادیث و سخنان آن بزرگواران را در تفسیر آیات مربوطه  و در تأیید دلایل خود نقل کرده است و حتی به لحاظ ذکر نام ائمه علیه السلام احترام والائری نسبت به دیگر صحابه قاتل می شود. به عنوان مثال میبدی در ذیل آیه شریفه ی « والسابقونَ الاوّلونَ مِن المهاجرین و الانصار...»(توبه100) بیان می کند که میان علمای دین و اهل تفسیر در مصداق سابقان مهاجران اختلاف است و پس از نقل اقوال و نظرات مختلف،«سباق الامم ثلاثۀ لم یکفروا بالله طرفۀ عین:علی بن ابی طالب(ع) و صاحب یس یعنی حبیب النجّار و مومن آل فرعون یعنی حزبیل فَهمُ الصدّیقون» میبدی،کشف الاسرار و عدۀ الابرار

به عنوان مثال میبدی در ذیل آیه شریفه ی « والسابقونَ الاَوّلونَ مِن المهاجرین و الأنصار...» (توبه 100) بیان می کند که میان علمای دین و اهل تفسیر در مصداق سابقان مهاجران اختلاف است و پس از نقل اقوال و نظرات مختلف،« سباق الامم ثلاثۀ لم یکفروا باللهِ طرفۀ عین: علی بن ابی طالب (ع) و صاحب یس یعنی حبیب النجّار و مومن آل فرعون یعنی حزبیل فَهُم الصَدّیقون» (میبدی،کشف الاسرار و عدۀ الابرار،8/215   بی تا) سبقت گیرندگان امتها که حتی چشم به هم زدنی به خداوند کفر نورزیدند، سه نفرند، علی بن ابی طالب(ع)،حبیب نجّار و حزبیل که آنان سیار راستگویان اند.

نتیجه گیری:

1- تفسیر کشف الاسرار یا وجود ضعف ها و کاستی ها و کم لطفی و تعصبات بی اساس در معرفی کردن شیعه دلیل محکمی است بر حقانیت شیعیان و اهل بیت علیهم السلام؛

2- در تفسیر کشف الاسرار فضیلت اهل بیت علیهم السلام جلوه می کند با وجود اینکه مؤلف و مفسر آن در گروه مفسران اهل سنت است اما در تفسیرش به کرّار در تفسیر آیات به سخنان ارزشمند شیعه علیه السلام استناد می کند و با ارادت خاص از آنها نام می برد.

3- از موضوعات مهم در فرهنگ اسلام موضوع محدودیت و قیام حضرت مهدی علیه السلام می باشدکه میبدی نیز در تفسیر ارزشمند خود به این مهم اشاره نموده است که مردی از اهل بیت پیامبر(ص) که هم نام و هم کینه ی ایشان است ظهور نمود و زمین را از عدل و داد پر می کند همانطور که از ظلم و جور پر شده است ایشان در تفسیر و بیان سبب نزول آیه مبارکه « لَهُم فِی الدنیا خِزیُ»(بقرۀ114).

می نویسد که حماسه بزرگ فتح قسطنطنبه و خروج دجّال در مدت هفت ماه است و او از سدّی نقل می کند که خزی و خواری ترسایان و کافران در نیا آن است که مهدی(عج) بیرون می آید و فلسطنیه بگشاید ...

و در معرفی حضرت (عج) اینگونه بیان می دارد که:« مهدی آنست که مصطفی (ع) گفت: لَو لَم یَبقَ مِن الدنیا اِلّا یَوم لَطَوّل الله ذلک الیوم حتّی یَبعَثَ فِیه رَجلاً مِنی او من اهل بیتی...». اگر از دنیا جز یک روز باقی نماند. باشد خداوند آنروز را چنان طولانی گرداند تا در آن روز مردی را برانگیزد که از من و از اهل بیت من است... (میبدی کشف الاسرار و عدۀ الابرار  1 / 326   بی تا).


منابع و مأخذ:

1- قرآن کریم

2- تفسیر کشف الاسرار و عدۀ الابرار اثر رشیدالدین میبدی

3- تفسیرالمیزان اثر علامه طباطبایی

4- کشف المراد خواجه نصیرالدین طوسی

5- مشاهیر میبد، فاکر میبدی 

6- یادنامه ابوالفضل رشیدالدین میبدی تألیف دکتر مهدی ملک ثابت 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۰۹
هاجر جهاندیده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی